Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (8387 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Das hat mich umgehauen. <idiom> U من را واقعا پریشان کرد. [اصطلاح روزمره]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wirklich <adv.> U واقعا
tatsächlich <adv.> U واقعا
allerdings <adv.> U واقعا
endkrass U واقعا جالب
echt geil U واقعا عالی
echt fett U واقعا عالی
echt fett U واقعا جالب
endkrass U واقعا عالی
saugeil U واقعا جالب
echt geil U واقعا جالب
saugeil U واقعا عالی
geil sein [auf] U واقعا مشتاق بودن [به]
Recht herzlichen Dank. U واقعا خیلی ممنون.
Abwesenheit {f} U پریشان فکری
Alptraum {m} U خواب پریشان
Fiebertraum {m} U خواب پریشان
Das ist ja unerhört! U این که واقعا مضخرف است!
Bei so etwas [Da] werde ich wirklich sauer. U این من را واقعا عصبانی میکند.
Ich kann wirklich nichts dafür. <idiom> U من واقعا نمیتونم کمکی بکنم.
Ich kann wirklich nichts dafür. <idiom> U واقعا کاری از دست من برنمی آد.
[geistig] wegtreten U پریشان خیال شدن
Das ist ja lächerlich! U این که واقعا مسخره است! [طنز]
Sie wollte partout nicht mitkommen. U او [زن] واقعا نمی خواست اصلا بیاید.
Du treibst mich noch zum Wahnsinn! U تو من را واقعا دیوانه می کنی! [اصطلاح روزمره]
Du bist mir ein feiner Freund! U تو واقعا دوست عالی هستی. [طنز ]
Du solltest wirklich mehr auf dich achten [aufpassen] . U تو واقعا باید بهترمراقب خودت باشی.
Tatsächlich glaube ich, dass meine Mannschaft gewinnt. U من واقعا باور دارم که تیم من می برد.
zerstreut <adj.> U حواس پرت [پریشان خیال ]
abwesend <adj.> U حواس پرت [پریشان خیال ]
zerfahren <adj.> U حواس پرت [پریشان خیال ]
Du siehst echt toll aus in diesem Kleid. U در این لباس واقعا محشر به نظر می آیی.
fantastisch aussehen <idiom> U واقعا محشر به نظر آمدن [اصطلاح روزمره]
eine Wucht sein <idiom> U واقعا محشر به نظر آمدن [اصطلاح روزمره]
Ich weiß immer noch nicht so genau, wie gut du wirklich bist. U من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
... aber manchmal geht's halt nicht anders. U ... اما بعضی وقتها واقعا کاریش نمی شه کرد.
Hotelzimmer sind dort ziemlich teuer. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
Das ist ja abgefahren! <idiom> U این واقعا باورنکردی [جالب] است! [اصطلاح روزمره]
Die Nachricht hat sie tief erschüttert. U این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
Du bist ein ausgesprochenes Schwein! U تو واقعا یک حیوان کثیفی هستی! [اصطلاح روزمره ] [تحقیر آمیز]
Wir brauchen eine Umweltbehörde mit großer Schlagkraft. U ما به اداره محیط زیست که واقعا اثربخش باشد نیاز داریم.
Das alles hilft uns im täglichen Leben nicht viel weiter. U تمامی این موارد به زندگی روزانه ما واقعا کمکی نمی کند.
Recent search history Forum search
2ما می خواهیم با هم یکجا باشیم فرقی نمیکنه کجا فقط با هم چون ما واقعا همدیگر را دوست داریم
2ما می خواهیم با هم یکجا باشیم فرقی نمیکنه کجا فقط با هم چون ما واقعا همدیگر را دوست داریم
1 بردن و آوردن را به آلمان چطوری میگن من که واقعا گیج شدم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com